رویا
حتي باخيالت حتي باخيالت لبخندهست،شادي هست،بوسه هست وآغوشي أست که من درآرامش آن هرشب به خواب ميروم باخيالت عشق هست براي حس خوشبختي حتي خيالت کافيست

متن و دلنوشته های زیبا و مطالب عاشقانه
حتي باخيالت حتي باخيالت لبخندهست،شادي هست،بوسه هست وآغوشي أست که من درآرامش آن هرشب به خواب ميروم باخيالت عشق هست براي حس خوشبختي حتي خيالت کافيست
همیشه دروغ گفتن تلخ نیست....! بهم بگو دوسم داری...... حسادت می کنم به تو… !
که آسان ، که آسوده فراموش میکنی اما فراموش نمی شوی …
گر یک روز از زندگی من باقی مانده باشد از هر جای دنیا چمدان کوچکم را میبندم راه میافتم ایستگاه به ایستگاه… مرز به مرز… پیدایت میکنم ، کنارت مینشینم بهت میگم تا بی نهایت دوستت دارم… بــــــاور کن خیلی حـــــــرف است وفـــــــــادار دســـــــــت هایی باشی ، که یکبار هم لمســـــــشان نکرده ای…
ساده می گویم عزیزم دل بریدن ساده نیست ساده نیست...! من بودم
چشمهای مهربانت را ندیدن ساده نیست
از زمان رفتنت خورشید را گم کرده ام
ناله های ابر را هر شب شنیدن ساده نیست
تو
و یک عالمه حرف...
و ترازویی که سهم تو را از شعرهایم نشان می داد!!!
کاش بودی و
می فهمیدی
وقت دلتنگی
یک آه
چقدر وزن دارد...
زندگی همین است شریکم با تو در این درد،منم مثل تو غم دارم
هر خاطره غروبی دارد...
هر غروبی خاطره ای...
و ما جایی بینِ امید و انتظار...چشم میکشیم تا روزگار مان بگذرد
گاهی هم فرق نمیکند چگونه...
فقط بگذرد
منم محتاج لبخندم،منم دستاتو کم دارم
از این بازی طولانی،منم مثل تو دلگیرم
منم با عشق درگیرم،منم بی عشق میمیرم!!!
من اگه خدا بودم ...!
اینقدر هوای دو نفره رو به رخ تک نفره ها نمیکشیدم ...!
نـتــرس از هجـــــ ـــ ـوم حـضــــــ ــــ ــورم ..!
چــــیزی جــــ ـــ ـز تـــنــهایی با من نیـــستـــــ ـــ ـ ..
رد پاهایم را پاک می کنم
به کسی نگویید
من روزی در این دنیا بودم.
خدایا
می شود استعـــــفا دهم؟!
کم آورده ام ...!
من به قلبم افتخار می کنم با آن بازی شد ! زخمی شد ! به آن خیانت شد ! سوخت و شکست ! تا ابد عاشقتم ...!
اما به طریقی هنوز کار می کند . . . !
عشق یعنی با تو گشتن همکلام
عشق یعنی انتظار یک سلام
عشق یعنی دست های رو به دوست
عشق یعنی مرگ در راهت ، نکوست
عشق یعنی شاخه ای گل در سبد
عشق یعنی دل سپردن تا ابد !
دلـم ... بار آخر! دست آخر ! !!!!!
هنـوز ..
خیس خورده نگاه توست ..!!
نـازش بـدار ..!
که نلغــزد ..
از میان دستهایت ..!!
من ورق را با دلم بر میزنم !
بار دیگر حکم کن ، اما نه بی دل ! با دلت دل حکم کن ! ... حکم دل ...
هر که دل دارد بیاندازد وسط تا که ما دلهایمان را رو کنیم !
دل که روی دل بیفتد عشق حاکم می شود !
پس به حکم عشق بازی می کنیم
این دل من رو بکن حالا دلت را !
دل نداری ؟! بر بزن اندیشه ات را ...
حکم لازم !!! دل سپردن، دل گرفتن، هر دو لازم...
این روزها
آب وهوای دلم آنقدر بارانی ست
که رخت های دلتنگیم را
فرصتی برای
خشک شدن نیست ...!
هوایت که به سرم می زند
دیگر در هیچ هوایی ،،،
نمی توانم نفس بکشم !
عجب نفس گیر است
هوایِ بی تو بودن ...!
از خودم دور میشوم
تا به تو نزدیکتر باشم
این روزها . . .
" خیال "
تنها راه با تو بودن است !بغض
دست هایی ست
که از بیم آغـــــوش شدن
توی جیبم محــــکم مشت کرده ام
وقتی عابری که عطر تو را به تن زده
تو نیستی !
آن روزها که با تو بودن برایم آرزو بود
تمام شد !
امروز با تو بودن
یا نبودن فرقی ندارد...
سیگار باشد یک خیابان و برگهای زرد پاییزی...
من میروم تا دود کنم هستی ام را ....!!!
چگونه بگویم ؟
اصلا از چی بگم ؟
از این همه تنهایی ؟
یا از این مرحم تنهاییم که فقط سیگار شده ؟
ولی بدون این مرحم الان جای خالیه تورو واسم پر میکنه .
منو درک میکنه . . . . . !
همون کارایی که تو هیچوقت نکردی . . . !!!!
و عشق آن لحظه معنا پیدا میکند که
همدمت اجازه بوسیدن دهد
و تو با نهایت عشقی که در دل داری
بوسه بر پیشانی معشوقه ات بزنی !!!!
دلم حال و هوای تو روا پیدا کرده
حال و هوای بوییدن عطر دل انگیز وجودت
حال و هوای بوسه زدم بر سجده گاهت
تنها دلخوشی من همین تفکرات خیالی است
حیف که به حقیقت نمی پیوندد
آرزوی خوشبختی برایت میکنم....!
نمی دانم چرا اینگونه است؟
وقتی نگاه عاشق کسی به توست
می بینی اما
دلت بسته به مهر دیگری است
بی اعتنا می گذری
و عاشقانه به کسی می نگری
که دلش پیش تو نیست...
دیکتــــه روزگار
نبودنت را برایم دیـکتــــــه می کنــــد
و نـُمره من
بـاز می شود . . . صــفــــــــر !
هنــــــوز . . .
نـبودنـت را . . . یـاد نگرفتــــه ام
عید ها یکی پس از دیگری سپری میشوند
شاید بیشترین نشانه اش گذشت عمرمان باشد
عمری که پر از فراز و نشیب ها بوده
هنوز هم در حسرت روزهای بچگی مانده ام
روز های شادی روزهای بدون غم
شب های آرام و بدون اشک
خواب های بدون درد سر
زندگی ساده و بدون غصه
کاش به زمانی برمیگشتم که تنها غمم شکستن نوک مدادم بود
ققنوس چت,چت ققنوس ,دختر پسرای ققنوس چت
برای ورود به چتروم ققنوس چت ایرانی و فارسی زبان ققنوس بر روی لیک و بنر زیر کلیک کنید
دختر پسرای اف ام چت,از اینجا بیا تو اف ام چت
برای ورود به چتروم فارسی اف ام چت فقط از این سایت اقدام نمایید
و یا مستقیما از ادرس زیر وارد چتروم فارسی زبان و بزرگ اف ام چت شوید
وطن,سایت چت وطن,وطن چت,دختر پسرای وطن چت
برای ورود به چت روم از اینجا بر روی بنر زیر کلیک کنید و وارد چت روم فارسی شوید
چت به چت پر امكانات ترين چت روم ايران
چت به چت محبوب ترين چت روم ايران
چت به چت پر سر عت ترين چت روم فارسي
چت به چت پيشرفته ترين چت روم
عسل ناز چت پر امكانات ترين چت روم ايران
عسل ناز چت محبوب ترين چت روم ايران
عسل ناز چت پر سر عت ترين چت روم فارسي
عسل ناز چت پيشرفته ترين چت روم
اف ام چت پر امكانات ترين چت روم ايران
اف ام چت محبوب ترين چت روم ايران
اف ام چت پر سر عت ترين چت روم فارسي
اف ام چت پيشرفته ترين چت روم
من خسته و بی هـــدف در کــوچه هـــای غربت ســـر گـــردانـــم فـــضای
شهر را غبار غربت ویاءس فرا گــرفــتـه دیــگــر خــسـته شده ام به دیواری
سرد و سیاه تکیه می دهم اما سایه ام مرا کشان کشان دنبال خو می برد
آخر مقصد و راه من کجاست هیچ کسی نیــست انــگار درایــن هــمــه بــا
هم غریبند همه همانند سایه ای ســیــاه با شـتـاب از کـنـار هم می گذرند
و خود را در گورسـتــان تـاریـک خـانـه هایـشـان پـنـهـان مـی کـنـنـد و مــن
و سایه ام همچنان سر گردان زمان سالهاست که در اینجا گم شده اسـت
و برای کسی مهم نیست که دست شب چنان زغــال زمـیـن و آسـمـان را
سیاه کرده است سایه ام مرا به زیر اتاقی روشن می برد انـگــار شـخصی
آنجاست که به روشنایی علاقه مند است و پشت پنــجــره ایـسـتـاده و بـه
بیرون می نگرد چشمانش برقی عجیبی از امید دارد بــا چــشـمـانــــــــم
به او می فهمانم به کشمکش احتیاج دارم تا با دسـتــش غــبـار غـربــت و
یاءس را از پیراهن روحم بتکاند پس عاشـقـانــه بــا او بــه راه مـی افــتــم
تــــــــا شــــــــب را نــــــــــا بـــــــــود کـــــــنــــــیـــــــــــم.
آخرین ستاره بودی تو شب دلواپسی هام
خواستنت پناه من بود تو غروب بی کسی هام
آه اگر روزی نگاه تو
مونس چشمان من باشد قلعه سنگین تنهایی
چهار دیوارش زهم می پاشد