متن و دلنوشته های زیبا و مطالب عاشقانه
مــی خــواهــم کمــی بــروم
آن ســوی دنیــا!
آنجــا کــه آسمــان،
پنجــره بیشتــر دارد
و خــدا هــم،
دیــدی بهتــر...
لحظه هایی که دوستش ندارم
مـــن ســـزاوار ایـــن " فراموشـــی " نبـــودم ...
همانطـــور کـــه تـــو ,
لایـــق ایـــن " عشـــق " نبـــودی ....................... !
بعضی وقتا خدا درهای رحمتش رو یه خورده باز میکنه تا بتونی از لای در، رحمتارو ببینی؛ ولی نمیتونی بهشون دست بزنی چون روی در قفلی به نام حکمته .../.
چــــه زیبــــاسـت وقتـــــی میفهمـی . . . کســـــی . . . زیــر ایــن گنــبد کبــود انتظــارت را میـکشــــد . . . / .
با زنت شوخی کن
سر به سرش بگذار
از غذایش بِچِش
از دستپختش تعریف کن
و بدان که اگر گاهی هم ظرف ها را تو بشوری آسمان خدا به زمین نمی آید!
می دانی؟
او همان دختر رویاهای دیروزت است ..
که این روز ها در ذهنت دختر قد بلند را به تصویر میکشیدی
که به آشپز خانهء زندگی امروزت آمده!
باور کن بدون او
اجاق خانه ات حسابی کور کور است